به گزارش دنیای اقتصاد : یکی از مهمترین و جدیترین تهدیدی که شهرهای بزرگ و نسبتا مدرن ایران با آن مواجه هستند، سه بحران خشکسالی، کمآبی و فرونشست است که بیش از همه نشات گرفته از مدیریت ناکارآمد متولیان در موضوع منابع آبی و پس از آن دور افتادن جوامع محلی از یکدیگر به واسطه مدرن شدن شهرها است.
🔹نقش و تاثیر جوامع محلی در مدیریت آب تا آنجاست که، دانش، تجربه و ابتکار میتواند از یک اجتماع محلی برخیزد و به کل جامعه و کشور تسری یابد، مانند آنچه در رابطه با مدیریت منابع آبی در دو روستای «کمجان» و «پاقلات» رخ داد که جوامع محلی تنها با تکیه بر ظرفیتهای بومی خود، اقدام به احیای تالابهایی کاملا خشکیده و در نتیجه بازگشت مجدد تنوع گیاهی و جانوری و ایجاد یک زیستگاه جدید کردند.
🔹تالاب کمجان که به مدت ۲۶ سال بهدلیل سدسازیها و زهکشیها بر روی منابع آبی و عدممدیریت متولیان کشوری خشکیده بود، با معجزه «اجتماع محلی» توانست بر بحران کمآبی و خشکسالی غلبه کند و به درسی برای همه شهرهای ایران تبدیل شود.
🔹تجربه کمجان از احیای تالاب نشان میدهد، اجتماع محلی از یک قدرت بالقوه برای مدیریت بحران آبی برخوردار است که شهروندان با اتکا به خود و اتحاد جامعه محلی، حتی بدون کمک دولتی میتوانند بر تهدیدهای کمآبی و بهویژه فرونشست که گریبان شهرها را گرفته، غلبه کنند و جانی تازه به شهرهای بیآب ببخشند.
🔹همچنین، «روستای پاقلات» نیز، که تا بیابان شدن فاصلهای نداشت با استفاده از مدیریت منابع آب مردم محلی در جهت «بیابانزدایی» و حفاظت از گونههای حیات وحش، به روستایی سبز تبدیل کرد.
🔹این اتفاق بیش از هر چیزی نشاتگرفته از خودباوری و اعتماد جامعه محلی است که به عنوان موتور محرک احیای تالاب عمل کردند. محلیهایی که خود پای کار آمدند و آب را به لبهای خشکیده کمجان و پاقلات رساندند، آنهم در شرایطی که متولیان اصلی مدیریت منابع آب که خود عاملی در جهت خشکیدن تالاب و رودخانه کر بودند، به عنوان یک مانع بزرگ برای احیای تالاب عمل کردند.
سیروس زارع، دبیر تشکل احیاگران تالاب بینالمللی کمجان در این همایش به نقش جوامع محلی در احیای تالاب کمجان پرداخت که چگونه یک اجتماع محلی میتواند به الگویی در مدیریت منابع آبی کشور تبدیل شود که حتی فراتر از ارگانها و نهادهای رسمی و دولتی آب را به چرخه طبیعت بازگردانند. در دهه ۷۰ که بیشه یا همان تالاب بینالمللی کمجان به دلیل ریزگردها کاملا خشکید و حیات را نهتنها از گونههای گیاهی و جانوری، حتی از ساکنانش گرفت، به همت چند تن از جوامع محلی روستا، پس از ۱۰ سال، آببندی بر روی زهکشی ایجاد کردند و این اولین گام برای نجات تالابی شد که ۲۶ سال خشکیده بود و به یک بیابان نمکزار تبدیل شده بود.
آب شوری که به بیشه بازگشت منجر به رویش گیاهانی شورپسند همچون سالیکورنیا شد و پس از آن گونههای دیگر یکی پس از دیگری روییدند. در این اتفاق دولت نهتنها به حمایت از جامعه محلی برنخاست بلکه علیه آنها بهدلیل ایجاد آببند در زهکشی شکایت کردند و این اتفاق، شروع گامهای بزرگتری در جهت احیای تالابی شد که بهدلیل زیباییهای منحصر بهفرد خود و وجود تنوع گونههای گیاهی و جانوری در سال ۱۹۷۳ در کنوانسیون تالابهای جهانی رامسر ثبت جهانی شده بود. اما این تالاب در طی زمان بهدلیل زهکشیهایی که در سالهای دهه ۶۰ برای تسهیل کشاورزی صورت گرفته بود، خشکید که مردمان بومی آن را «بیشه» مینامیدند. و همین امر منجر به مطالعه، جمعآوری اسناد، مطالعه و آموزش به مردم بومی در جهت حفظ محیطزیست و چگونگی حفاظت از منابع آبی و بازگشت دوباره تالاب شد.
استفاده از ظرفیت مدارس، امامان جمعه، سازمان محیطزیست، تشکلهای مردمنهاد و استفاده از تمام ظرفیتهای مردم بومی باعث شد، مدیریت منابع آبی در یک روستا به الگویی برای دیگر روستاها بدل شود و حالا حتی در روستاهایی در جنوب خراسان نیز از شیوه و عملکرد جامعه محلی کمجان در جهت احیای تالابها و چشمههای خشکیده بهره میگیرند. پس از احیای تالاب تنوع زیستی دوباره به کمجان بازگشت و اکنون ۱۳۵ گونه پرنده شناسایی شده که هر گونه جمعیتش به ۲۰هزار میرسد. علاوه بر این سه گونه ماهی نیز، مجدد به تالاب بازگشتند و دیگر، گونههای گیاهی محدود به گیاهان شورپسند نیست. تجربه کمجان نشان میدهد، همانطور که زارعی گفت «اگر یک قدم برای طبیعت بردارید، طبیعت صدها قدم برای بازسازی خود برخواهد داشت.»
بیابانزدایی جایگزین بیابانزایی
همچنین در روستایی دیگر در استان فارس به نام پاقلات نیز شاهد بازگشت سرچشمهها، محیطزیست و بازگشت مردم بومی به روستاهای خود بودهایم که علی نصیری، مدیرعامل انجمن سبزگستران پاقلات به کمک جوامع محلی این روستا توانستند آن را به الگویی برای تمام کشور تبدیل کنند. نصیری بر اقدامات جامعه محلی پاقلات برای خروج از خشکسالی و کمآبی و تجریه مدیریت منابع آبی این روستا تاکید کرده است. در گذشته، روستای پاقلات نیز مانند کمجان کاملا رها شده و بسیاری از گونههای حیوانی و گیاهی خود را بهدلیل نبود آب کافی از دست داده بود. خشکسالی که منجر به آتشسوزی و از بین رفتن درختها شده بود، باعث مهاجرت روستاییان شد و در نتیجه، اندک مردم محلی باقیمانده به دنبال راهکاری در جهت بازگشت حیات دوباره به پاقلات برآمدند و با ایجاد انجمنی، به صورت خودجوش اقدام به «بیابانزدایی» پاقلات و پس از آن احیای تالاب و سرچشمهها و سبز شدن دوباره این روستا کردند.
در پاقلات، جوامع محلی از سال ۱۳۸۲ فعالیت خود را در راستای حفاظت از محیطزیست و منابع طبیعی با تمرکز بر آب آغاز کردند و برای جلوگیری از فرسایش خاک و تقویت سفرههای آب زیرزمینی به سراغ کنترل سیلاب رفتند. با توجه به تخریب وسیعی که در منطقه رخ داده بود، چرای حیوانات در حوزه ۳۸۰۰ هکتاری تالاب را ممنوع کردند تا پوشش گیاهی و زیستگاه گیاهان و جانوران دوباره بازگردد. این اتفاق از طریق کلاسهای آموزشی جوامع محلی و فعالیتهای محیطزیستی توسط آنان و حمایت گروههای مردمنهاد اتفاق افتاد. اکنون در این روستا، دیگر خبری از آبیاری به روشهای سنتی در کشاورزی نیست و به روشهای مدرن آبیاری روی آرودهاند و حتی در مواردی با تغییر الگوی کشت همراه بوده است. همچنین با ایجاد حفرههایی، محلی برای ذخیره آب ایجاد کردند. در صورت بارش نرمال، این آبخوانها میتوانند در طول ۱۰ ساعت ۱۰هزار مترمکعب آب وارد سفرههای زیرزمینی کنند.
این اتفاق بیش از هر چیزی نشاتگرفته از خودباوری و اعتماد جامعه محلی است که به عنوان موتور محرک احیای تالاب عمل کردند. محلیهایی که خود پای کار آمدند و آب را به لبهای خشکیده کمجان و پاقلات رساندند، آنهم در شرایطی که متولیان اصلی مدیریت منابع آب که خود عاملی در جهت خشکیدن تالاب و رودخانه کر بودند، به عنوان یک مانع بزرگ برای احیای تالاب عمل کردند.
برگزاری کارگاه آموزشی، همایشهای مربوط به محیطزیست و احیای تالابها، بهرهگیری از دانشآموزان در جهت ترویج و آگاهی رساندن به خانوادهها و ایجاد اشتغال در جوامع محلی و ارتقای معیشت آنها، نقش مهمی در احیای تالاب و ایجاد زیستگاه جدید و توسعه این منطقه و مدیریت منابع آبی در این روستاها داشته است. احیای تالاب بینالمللی کمجان و روستای پاقلات نشان داد که با اعتماد به جوامع محلی حتی بدون استفاده از منابع دولتی، میتوان منابع آبی را که کاملا از بین رفتهاند مدیریت کرد و دوباره به چرخه طبیعی بازگرداند.
سلام. اعتماد به ظرفیت های محلی و بکارگیری روش های کم هزینه و پرفایده بسیار کا رآمد تر سیاست های کلی و گرفتار در لایه های بروکراتیک هست